33-277

ساخت وبلاگ

امکانات وب

یه پستونک هایی هست که به جای اون قسمت لاستیکیش، یه کیسه ی توری داره.

توش یه تیکه کوچیک میوه میشه گذاشت و داد دست بچه.  اونوقت بچه هم میتونه با میوه هه کلنجار بره، خصوصا اگه دندوناش هنوز در نیومده باشه، و هم توری ه نمیذاره تیکه ی درشت وارد دهنش بشه.

اینو امروز برای اولین بار جوجه تجربه کرد.

یعنی من باورم نمیشد که چطور درگیرش شده!

جوجه که وقتی بیداره امکان نداره بیش از ده ثانیه تو بغلت ثابت بمونه و یا افقی بشه، انگار کلا بخش های دیگه ی مخش آف شده بود و نیم ساعت کامل تو بغل من خوابیده بود و فقط داشت سیب میخورد!

این حجم در لحظه بودنش حیرت انگیز بود!

نیم ساعت تمام داشتم نگاش میکردم...

انگار تو این دنیا هیچ چیز دیگه ای جز اون تیکه سیب وجود نداشت...

حتی وقتی در مواقع دیگه داره شیر میخوره هم هیچ وقت ندیدم اینقدر تمرکز داشته باشه. معمولا وقتی صدایی بشنوه شیر خوردنو رها میکنه...


امروز کلی مهمون داشتیم و جوجه هم اون وسط انصافا که کم نذاشت و تا اونجا که میتونست جیغ و داد کرد و ابراز خوشحالی!

بعضی روزا انگار از شنیدن صدای خودش خوشش میاد... دیگه کوتاه نمیاد... یهو میبینی یک ساعته که ممتد داره داد میزنه... عین آدمایی که تو حموم آواز میخونن... ورژن بدوی ترش! 

یه آوایی که خیلی تکرار میکنه آاااااااااامممممه! ست... انگار داره با صدای کشیده میگه عمه!

و خب منم کلی ذوق میکنم و کاملا به خودم میگیرم!... و به دیگران میگم که جوجه قبل اینکه بگه مامان! بابا! ، میگه عمه! :)))


عصری دادا و گلی دیگه خوب شدن و مرخص شدن!... تا حالا ببینیم کی بیاد جایگزین شه!...

33-90...
ما را در سایت 33-90 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 216 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1396 ساعت: 0:32