امروز بالاخره دست از چه کنم، چه کنم و آقا یکی بیاد منو ببره و چه جوری تا اون سر دنیا برم و چرا اینقدر دوره و اینا برداشتم و مثه آدم از روی مپ نزدیک ترین ایستگاه مترو به محل مورد نظر رو یافتم و بعد با این اندیشه که خب بالاخره اونجا آدم زندگی میکنه و وسط بیابون که نمیخوام برم، راه افتادم.
از تو ایستگاه مترو موقع پیاده شدن یه خانومه رو شکار کردم و ازش آدرس پرسیدم و اونم خیلی خوش صحبت و متعهد منو با خودش برد و سوار اتوبوس کرد و گفت کدوم ایستگاه پیاده شم.
حتی اینجا هم نمیتونم بگم رفتم چه مغازه ای و چی خریدم!...
ادامه مطلببرچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 180