33-110

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مامان چند روز خونه نبود... وقتی نیست، تا اونجایی که جا داره، یعنی تا جایی که نمیریم، غذا درست نمیکنم. و ظرفا رم نمیشورم... و گردگیری هم نمیکنم...

و وقتی مامان میخواد برگرده، از صبحش بدو بدو باید همه ی خونه رو به حالت قبل برگردونم...

...

شوهر خاله سخت مریضه و رفته بیمارستان... خاله هم از ناراحتی و فشار عصبی که بهش وارد شده، پوکیده و به شدت حالش بده... مامان این چند روز یا بیمارستان بود پیش شوهر خاله یا خونه ی خاله...

سر آخر خودشم با استخون درد شدید برگشت خونه...

که به خونه نرسیده، بهش خبر دادن عمه کوچولو، خورده زمین و دستش شکسته و...

تیر آخرو مامان جوجه زد که گفت: دستش سوخته و نمیتونه جوجه رو نگه داری کنه و رفته خونه مادرش...

به مامان گفتم که سه چهار روزه خوابهای خیلی بدی میبینم... اینا انگار تعبیر خوابهامن...

...

صدقه کنار گذاشتم.

...

امروز سعی کردم انسان طور رفتار کنم و برا همین خرید کردم و برا مامان سوپ پختم.

33-90...
ما را در سایت 33-90 دنبال می کنید

برچسب : 33,110 in simplest form,33,110 wellington st waterloo,33,110 reynolds street balmain,33,110 wellington street waterloo,33 1101,33,110 analogue unit,33,110 as a percent,33,1109,33,1105,gcf(33 110), نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 6:59