با دوست جدی م اومدم پیش استاد فلزی باز... کلافه م... میخوام هرچه زودتر برم از این فضا بیرون...
هی انگار یه چیز سنگینی رو سینه مه... که نفس کم میارم...
...
_ بهم پیشنهاد رابطه ی جدی داد...
_ خب؟!... مثه آدم تعریف کن...
_ ازم خواستگاری کرد...
_ پیش بینی میکردم...
_ سخت بود بهت بگم... ولی باید میگفتم... به تو باید میگفتم...
برچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 200